سلامممممممم عزیزان من خوش اومدید
نظریادتون نره
اینم ادرس وب دیگم حتماسربزنیدپشیمون نمیشیداااااااااا
www.skygirls.loxblog.com
سلامممممممم عزیزان من خوش اومدید
نظریادتون نره اینم ادرس وب دیگم حتماسربزنیدپشیمون نمیشیداااااااااا www.skygirls.loxblog.com
1 فروردين 1398 یه دوست ™
1:0به قلم: عشق تو...
سه شنبه 24 بهمن 1391 یه دوست ™
21:13به قلم: شاید تنها کسی نبودم که دوستت داشتم ، تو را دوست داشتم !!!
این بی قَراری ها دَست ِ مَن نیســــــــــــت ! گــــــــــــاهی دِلتَنگ ِ خاطِراتِ اَحمَقانشان می شَوَنـــــد !!! از مـن مـی پــرسی :
چـه میــکــنـی رفــیق... چــــال میــــکــنـمــــــــــــــــــــــــــــ آرزوهــــــــایــــم را !!!
یه وقت هایی تو زندگی هست..که سرو جمعش دودقیقه هم نبوده... اما یه عمر یادش داره مارو داغون میکنه..!!
کاش فقط بودی ... اگه گریه کنی قهر میکنم میرمااااااااااااا چـِقــَـدر پـیـــراهـَن هـاـےِ پـُشتـــِ ویـتــریـنـــِ مَـغـآزه هـآ قَـشـَـنـگــَـنـد! تــو را ڪﮧ در آنـہـــا تَــصـَـوّر میـڪُـنـَمــ وَسـوَســﮧـےـ ڪﮧ "ڪِـشیـدَنــــد (!) سه شنبه 24 بهمن 1391 یه دوست ™
21:11به قلم: فرقی نمی کند چطور بودنش, همین که هست دلگرمی من را کافیست ....
من دخترم
نـَ بـادهـایے کـِ بوے ِ پیـراهنت را مے آورنـد مے خواهمـ
از تــــو چه پنهان ، گاهی آنقدر خواستنی می شوی که شروع می کنم به شمارش تــک تــک ثانیه ها برای یک بار دیگر رسیدن ، به تـــــــــــو … گــاهــی وقــتــهــا مــجــبــوری اَحــمـق بــاشـی !
سه شنبه 24 بهمن 1391 یه دوست ™
21:10به قلم: دوتارفیق عاشق یک دختر میشن میخورم به سلامتی این که رفاقت این دو رفیق به هم نخوره...!!!
سه شنبه 24 بهمن 1391 یه دوست ™
21:9به قلم:
چهار شنبه 18 بهمن 1391 یه دوست ™
14:55به قلم: یه احساسی به تو دارم یه حس تازه و مبهم یه جوری توی دنیامی که تنها با تو خوشحالم
چهار شنبه 18 بهمن 1391 یه دوست ™
14:50به قلم: اونکسی که باورت داره یه قدم جلوتر از کسیه که دوستت داره عشقم نمیدونی امروز چقد دلم برات تنگ شده نمیدونی چی میکشم وقتی بدون تو نفس میکشم فقط این امید به آینده است که بهم جون میده تا بتونم نفس بکشم عشق من هرروز و هرشب باهات حرف میزنم وقتی چشام میبندم دنیارو همونطور که دوست دارم تصور میکنم خیلی خوبه دنیای باتو بهم آرامش میده عشقم ، من باورت دارم که میتونی با مشکلات بجنگی باورت دارم که میتونی بشی شریک زندگی من بدون که هنوزم به یادت نفس میکشم به یادت آب مینوشم به یادت اشک میریزم و با یادت زندگی میکنم بدون که هنوزم تو واسه من بهترینی و بهترین خواهی ماند ♥♥♥ دو شنبه 16 بهمن 1391 یه دوست ™
18:16به قلم: وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان میشود. وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری میکنید. دو شنبه 16 بهمن 1391 یه دوست ™
18:4به قلم:
هرچه باشی خوب یا بد دوستت دارم
چهار شنبه 11 بهمن 1391 یه دوست ™
22:0به قلم:
سه شنبه 10 بهمن 1391 یه دوست ™
20:57به قلم:
به خداوندی خدا دوستت دارم سه شنبه 10 بهمن 1391 یه دوست ™
20:54به قلم: عشق ؛چه زیبا بود اگر با تو بود. عشق ؛چه زیبا بود اگر فقط یکبار، فقط یکبار در چشمانت نشانی از آن می دیدم. عشق ؛چه زیبا بود اگر تنها قلبت برای من میتپید. عشق ؛چه زیبا بود اگر دستانت گرمی میداد به دستانم. عشق ؛چه زیبا بود اگر طنین صدای زیبایت در گوشم یک بار دیگر می پیچید. عشق ؛چه زیبا بود اگر مثل قدیم یک بار به لبانت دوستت دارم را می آوردی. عشق ؛چه زیبا بود اگر من را لایق دیدن چشمانت میدانستی. عشق ؛چه زیبا بود اگر فقط من بودم و تو بودی و دیگر خدا
سه شنبه 10 بهمن 1391 یه دوست ™
20:52به قلم: برات پيش اومده وقتي پاي تلفن بايد خداحافظي کنيد اما هنوز دلتون ميخواد صداشو بشنويد يهو ميگيد راستي؟! ميگه : جانم…؟! آروم ميگي : دوســـتـــت دارم آخ …. که اين چند ثانيه آخر چقدر مي چســـــبـــه”… سه شنبه 10 بهمن 1391 یه دوست ™
20:51به قلم:
سه شنبه 10 بهمن 1391 یه دوست ™
20:46به قلم: بهشت ،
نه مکانی بعد ِ مرگـــ ! زمانی ست به وسعت ِ زندگی... که تنم محصور ِ بازوان ِ توست !
++ تو مردانه ، نیاز که میشوی...چه زنانه لذتی ست ناز کردن ! ++ اشک هایم را می بوسم وقتی در نبودنت برایم خودکشی می کنند! ++ دستم را بگیر و ببین تنهایی چه کاری با آدم مـی کـنـد! ++ بــه مــن قـول بـده تـا ابـد مـواظـب خـودت میــمــونـی چـون دیـگـه نـیـسـتـم کــه یـــآدآوری کـنـم... شنبه 7 بهمن 1391 یه دوست ™
23:11به قلم:
سه شنبه 3 بهمن 1391 یه دوست ™
14:10به قلم: سه شنبه 3 بهمن 1391 یه دوست ™
14:7به قلم:
سه شنبه 3 بهمن 1391 یه دوست ™
14:1به قلم: میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
این من هستم که وفادار خواهم ماند ، این تو هستی که تنها بی وفایی از تو جا خواهد ماند! این من هستم که آخرش میسوزم ، این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده میشد ، همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی نبود ، بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی…. ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
در اوج آسمان به دنبال تو ، هر جا میروی باز هم یکی هست به دنبال تو تویی که در قلب منی و منی که همیشه فدای توام دیگر به دنبال بهترین ها نیستم ، من شیفته آن خوبی های توام
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه دلتنگی بود و انتظار ، همیشه لبخند بود و به ظاهر یک عاشق ماندگار امروز دیگر مثل همیشه نیست ، حس و حال من مثل گذشته نیست امروز دیگر مثل همیشه نیست ، من هم طاقتی دارم ، صبرم تمام شدنیست ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
گفتی مرا دوست داری ، اما دوست داشتنت دو روز است ، دیروز گذشت و آخرش امروز است!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ، عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش ، اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
بیا با هم یک تصویر زیبای دیگر از عشق بکشیم ، تصویری مثل آن نقاشی دیروز تا به یادگار بماندو این یادگاری مثل یک خاطره بماند ، تا ما نیز مثل خاطره ها باشیم ، نه خاطره ای از گذشته ، خاطره هایی شیرین از هر روز زندگی مان که همیشه تا ابد در قلبمان به یادگار بماند!
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو برای من عشق نمیشوی ، تو برایم آنچه که میخواستم نمیشوی از همان اول هم نباید به تو دل میبستم ، میدانستم روزی تمام میشوی
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و غم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
غنچه عشق وا شد و تو را درون آن دیدم ، شبنمی شدم و بر روی تو باریدم تا در اعماق قلبت بنشینم و با عشق و محبتت زنده بمانم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای ، میخواهم این شعر اولینش تو باشی و آخرین نداشته باشد همچنان ادامه داشته باشد….
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
مثل امواج دریا آمدی و ساحل قلبم را در میان خودت گرفتی ، همدیگر را دیوانه کرده بودیم با نوازش های هم ، آن سکوت عاشقانه رابه یاد داری در لحظه بوسیدن هم؟
جمعه 29 دی 1391 یه دوست ™
18:35به قلم: تـومالڪ تمـامِ احساسَم هـستی تـــمامِ عشــــقمتمــــامِ اِحـــساسِ دسـت نخـــورده ام ڪـــه حاضر نیســـتم حتـــی ذرهــــ ای اَز آنــ را بــا هیچکـس تقـسیم ڪنــم با هیچـڪس جــــز تــــو ....... احســـاسم را با تــو تقســـیم نـــمی ڪنم بلـــڪه آنــــ را به تــو تقدیــم می ڪنـــم .... تمام عشـــقم را تمام احساســـم را ..... جمعه 29 دی 1391 یه دوست ™
18:20به قلم: زن نیستم اگر زنانه پای عشقم نایستم! من از قبیله زلیخا آمده ام... آنقدر عشقت را جار می زنم تا خدا برایم کَف بزند! فرقی نمی کند فرشته باشی یا آدم، یوسف باشی یا سلیمان! قالیچه دل من بدون اسم رمزِ نامِ "تو" پرواز نمی کند... زنانه پای این عشق می ایستم... مردانه دوستم بدار... جمعه 29 دی 1391 یه دوست ™
17:54به قلم: دلم دریای آتیشه ، دارم می سوزم از این تب تو آغوش یكی دیگه ، چرا تو فكرتم هر شب تو آغوش یكی دیگه ، به یاد من نمی خوابی نمی دونه كه تو چشماش ، به دنبال تو می گردم منم می خندمو میگم ، عزیزم اشتباه كردی جمعه 29 دی 1391 یه دوست ™
17:51به قلم:
می خواهم امشب از ماه قول بگیرم که هر وقت دلم برایت تنگ شد
در دایره حضورش تو را به من نشان دهد
می خواهم امشب با رازقی ها عهد ببندم
هر وقت دلم هوای تو را کرد
عطر حضور مهربان تو را با من هم قسمت کنند
می خواهم امشب با دریای خاطره ها قرار بگذارم
که هروقت امواج پر تلاطم یادها خواستند قایق احساس مرا بشکنند
دست امید و آرزوی تو مرا نجات دهد
می خواهم امشب با تمام قلب هایی که احساس مرا می فهمند و می شنوند
پیمان ببندم که هر وقت صدای قلب بی قرار م را هم شنیدند
عشقم را سوار بر ضربانهای بی تابی به تو برسانند
♥ دوستت دارم نفسم ♥ جمعه 29 دی 1391 یه دوست ™
17:49به قلم:
داستان كوتاهيه ( بخونيد )
پسره به دختری که باهاش دوست بود میگه : امروز وقت داری بیای خونمون؟ دختره : مامانم نمیذاره پسره : بگو میخوام برم استخر... دختره اومد خونه دوست پسرش پسره : تو که اومدی استخر مثلا باید موهات خیس باشن، برو تو حموم و موهاتو خیس کن! وقتی دختره میره حموم، پسره به دوستاش زنگ میزنه . . . پسره و دوستاش یکی یکی میرن و. . . این آخری که رفت حموم ، دیدن خیلی دیر کرد ، نه یک ساعت نه دو ساعت ، موند تو حموم... رفتن تو حمومو یهو دیدن دختره و پسره رگ دستشونو باهم زدند و گوشه حموم افتادن و روی دیوار حموم نوشته : : نامردا خواهرم بود . . . جمعه 29 دی 1391 یه دوست ™
17:47به قلم:
شنبه 16 دی 1391 یه دوست ™
16:5به قلم:
شنبه 16 دی 1391 یه دوست ™
16:1به قلم:
با تو آغاز نکردم که روزی به
همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم. عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم. با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم. همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم.
شنبه 16 دی 1391 یه دوست ™
9:17به قلم:
فصل که رخت عوض می کند
دوباره عاشقت می شوم
گیرم زمستان باشد و من
آهسته روی پیاده روی یخزده راه بروم
عشق تو همین شال پشمی استر
که نفسم را گرم می کند
شنبه 16 دی 1391 یه دوست ™
9:15به قلم:
هرچه باشی خوب یا بد
شنبه 16 دی 1391 یه دوست ™
9:15به قلم: |